تو سالن داشتم ناخنامو درست میکردم، ناخنکار بغلی مشتریش که اومد بنظرم خیییلی آشنا اومد، گفتم شاید چندبار تو سالن دیدمش ولی خیلی آشناتر میزد. دو به شک ازش پرسیدم اسم مشتریت چیه؟ گفت شقایق. گفتم فامیلیش .…. عه؟ گفت آره. پشمام ریخت:))) همکلاسی دبستانم بود و بعد از ۲۲ سال شناختمش:)))